شاعر : سعید مرادی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل
خَلق وخُلق نبوی سیرت پیـغـمبرداشت اربـاًاربـا بـدنی در وسط محـشر داشت
اشـبه الـنـاس حـرم،هـسـتی لـیـلا اکـبـر بـاغـی از لاله به روی بدن پرپر داشت
قـرة العـیـن حرم بود وحـرم دیـد عـلـی بهتنپارۀخودصفحهایازخنجرداشت
پسرخون خـدا غـرق به خـون بود ولی یـادی از تـشنگی لعـل لب اصغر داشت
غزلیرفتولی مصرعخونینبرگشت با همان حال نـشانی ز غـم مـادر داشت
او عـلـیبنحـسین بـن عـلـی بـود ولـی وسط معرکهها هیبتِ چونحیـدرداشت
چه کشید ازغـم اوشاه شهیدان افـسوس حـرم ازماتـم او نیزدلی مضطرداشت
هرکس آمد به تنش نیزه فرو کرد و کشید زینب ازغصۀ اودیـدۀ گـریانترداشت
بدنشریخـت بهـم روی زمین دَرهمشد قطعه قطعه شده بود و دل غم پرورداشت
نیزههاخوردهتنش خورد شدازتیروتبر آیــههـای بــدنـشآیــنــۀ کــوثــرداشـت
دست وپاروی زمین بودوبدن دستپدر شاه عطشانبه دلشکوهغم وآذرداشت